_ دروغ چرا؟ دیشب که از خانهی عمو اینا برگشتیم تا حالا از خانه خارج نشدم. یا خواب بودم یا پای تیوی و شبکهی مستند یا همدم وایوز. ظهر هم هر کاری کردم دلم راضی نشد با آلفا بزنم بیرون. آن هم وقتی یک سال تمام برای امروزش کادر بسته بودم. اما نشد. نتوانستم بروم.
_ امروز من از آن روزهاست که باید سکوت کنم و دلم به حال خودم بسوزد. از آن شبها که باید سرم را در بالشتم فرو کنم و بغضم را فرو بخورم. یاد روزهایی میافتم که خودم بودم و هیچ وقت فکرش را هم نمیکردم اینطور بشود.
_ همهی اینها یک طرف، اینکه من کجای دنیا ایستادهام یک طرف. منظورم این است که اگر منصف باشم باید شب و روز، روز و شب فقط شکر کنم. همیشه ته چاه باید اول از همه خوشجال باشیم که خدا هست. وقتی به پدر و مادرم، خانوادهام و معلمها و دوستانم، وقتی به آسمان و به درخت گردوی تو حیاط، جادههایی که پیمودهام یا هرچیزی که ربطی به من دارد فکر میکنم زبان بند میآید. بغض میکنم اما خوشحال میشوم.
_الان دارم مستند خانه را از تیوی میبینم. پیشتر هم دیده بودمش. پروژهی بزرگیاست. یکی از بهترین فیلمهایی است که دیدهام. از تصویرش که بگذریم موسیقی بکری دارد. آنقدر بکر که بتواند اشکت را دربیاورد.
خدایا! اگر امشب شب قدر است که احتمالش زیاد است به دادمان برس.
خدایا! آسمان این مرز و بوم را بیشتر بارانی کن. بگذار دشتهایش پر باشد از شقایق رودخانههایش خروشان باشد و کشاورزانش خوشحال. دست دلالان را از آنچه دسترنج کشاورزانش است کوتاه کن. اصلاً این واژه را از فرهنگ واژگانی ما پاک کن. بگذار اقتصادی پویا داشته باشیم. بیکار نباشند جوانها، پدرها، مادرها. خدایا توقع جوانان را سامان ده. بگذار بدانند چه دارند و چگونه دارند. بهشان قدردانی بیاموز. خدایا! مهربانی را در دل مردم این کشور کشت بده. بگذار همه با هم مهربان باشیم. به هم لبخند بزنیم. حتی وقتی حالمان خوب نیست. خدایا! اگر حالمان به ظاهر خوب باشد اما نخندیم که نمیشود. اگر سرطان هم گرفتیم بگذار بخندیم و بخندانیم. لبخند از روی لبهای ما محو نشود.
خدایا! باز هم تیم والیبالمان را پیروز میدان کن. بگذار خواهرم خوشحالتر از همهی ما باشد. بمبگذاری و جنگ و ترور و خروج قطار از ریل و تصادف تهدید و گروگانگیری و حملهی مسلحانه را از تحریریهی خبرها حذف کن. سیگار را از لای لب و انگشتان سیگاریها بردار. خدایا! این یورو چهار چیست که خودروهای داخلی ندارند؟ بهشان بده.
خدایا! به ما یاد بده در مصرف آب و انرژی صرفهجویی کنیم. فرهنگ مصرف گرایی را از میان بردار. فکر کردن به ما بیاموز. هر شب ده صفحه مطالعه بگذار در سبد رفتارمان. ایضاً این غذاهای چرب و شور و شیرین را از سبد خوراکمان بردار. خدایا! اینترنت پر سرعت و ارزان را از ما دریغ میکنند. فکری هم به حال آن بکن. خدایا! دانشگاه آنطور که باید باشد نیست. اصلاح شود؛ نه قوانیناش. منظورم به خود دانشجوهاست. اساتید بنام و منحصر به فرد را به وطن بازگردان. رفتار حرفهای به ما بیاموز. دروغ را از زبان ما دور کن.
خدایا به ما تحمل دوری بده و همزمان نشان بده وصلی در کار است.